توضیحات محصول
دانلود پاورپوینت مقدمه ای بردرمان های اقامتی وبازتوانی معتادان با فرمت pptودر 192 اسلاید قابل ویرایش
قسمتی از متن پاورپوینت مقدمه ای بردرمان های اقامتی وبازتوانی معتادان
مفاهیم و تعاریف
تعریف اجتماع درمانی
در سال 1991 در “De Haan” بلژیک در یک نشست عمومی فدراسیون اروپایی اجتماع های درمانی، مفهوم اجتماع درمانی بدون مواد به ترتیب ذیل تعریف شد.
اجتماع درمانی یک محیط بدون مواد است که در آن افراد با مشکلات اعتیادی(و سایر مشکلات) در یک روش سازمان یافته و ساختار یافته برای افزایش تغییرات و امکان دهی برای یک زندگی بدون مواد در جامعه بیرونی با هم زندگی می نمایند. اجتماع درمانی یک جامعه کوچکی را شکل می دهد که در آن مقیمان ، و استف ها در نقش تسهیل گر ، نقشهای مشخصی را انجام می دهند
خودیاری و خودیاری متقابل ستون های فرایند درمانی می باشند که در آن مقیم بازیگر اصلی مسئولیت بدست آوردن رشد فردی، تحقق بخشیدن به یک زندگی با معناتر و مسئولانه تر وهچنین حمایت ازسعادت و رفاه اجتماع می باشد. (Ottenberg et al, 1993)
هر اجتماع درمانی در صورتیکه در عمده مسائل با هم متفاوت باشند، با اینحالمی بایست اصول اساسی را رعایت نمایند.
هر اجتماع درمانی می بایست برای یکپارچگی با جامعه بزرگتر تلاش نماید، و شرایط را برای یک اقامت بلند مدت مناسب در درمان برای مقیمانش فراهم نماید.
معتادین پیشین اهمیت ویژه ای به عنوان سرمشق دارند، استف ها باید به استانداردهای اخلاقی احترام بگذارند، و اجتماع های درمانی می بایست به طور مداوم علت وجودی خود را مرور نماید.
پاورپوینت مقدمه ای بردرمان های اقامتی وبازتوانی معتادان
مقیمان
اجتماع درمانی، مقیمان را به عنوان افرادی که از نظر عاطفی انسانهای نابالغی می باشند و نیاز به آموزش در طول برنامه دارند مورد ملاحظه قرار می دهد.
آنها را همچنین به عنوان کسانی که از اضطراب ها و ترسها رنج می برند و از پرخاشگری برای پنهان ساختن ضعفهایشان استفاده می کنند تعریف می نمایند.
از سوی دیگر، TC ها این ویژگی را به مقیمان به عنوان کسانی که پتانسیل تغییر مثبت را دارند نیز می دهند.
مقیمان در اجتماع های درمانی اغلب درمانهای قبلی را مورد انتقاد قرار می دهند، بواسطه اینکه از آنها انتظار می رفت که به صورت منفعلانه عمل نمایند.
کسریل اعتقاد داشت ،مقیمان از اضطرابها و درد هایی که موجب می گردد که نه بتوانند بجنگند و نه فرارکنند رنج می برند، ودر عوض، آنها عواطفشان را منجمد می نمایند.
به جای اینکه عواطف ضروری اولیه خود را به صورت تغییر یافته بیان نمایند، شخصیت های که با خصوصیات معتاد گونه می باشند تمامی عواطفشان را با هم سرکوب می نمایند و احساساتش را از خود آگاهی جدا می نماید، وآنها را دریک پوسته از ناخودآگاهی کپسول سازی می نماید، و نهایتاً به طور ناخود آگاه یک عاطفه منزوی و ایزوله را خلق می نماید. (Casriel,1976)
بیشتر
Reviews
There are no reviews yet.