توضیحات محصول
دانلود پاورپوینت گشتالت درمانی ، نظریه فرتیز پرلز با فرمت ppt ودر 29 اسلاید قابل ویرایش
قسمتی از متن پاورپوینت گشتالت درمانی ، نظریه فرتیز پرلز
نظرية شخصيت
ما انسانها به رغم اينكه قرنهاست دوست داريم بدن خودرا انكاركنيم، بايد بپذيريم كه اصولاً ارگانيزمهاي زيستي هستيم هدفهاي روزمرة ما، يا به قول پرلز هدفهاي پاياني، براساس نيازهاي زيستي ما قراردارند، كه به گرسنگي، ميل جنسي، بقا، سرپناه و تنفس محدود مي شوند.
نقش هاي اجتماعي كه اختيارمي كنيم، وسيله اي براي براورده ساختن هدفهاي پاياني ما هستند.
پرلز فرض مي كند كه فرآيند دائمي كامل كردن نيازهايمان، يعني فرآيند تشكيل كل ها يا گشتالت ها، يكي ازقوانين ثابت دنيا براي حفظ كردن تماميت ويكپارچگي ماست.
چرخة زندگي روزمره ما، چنانكه وجود طبيعي سالمي داشته باشيم، به صورت فرآيند نيازهاي ارگانيزمي ازاد وجاري خواهد بود كه دراگاهي ما نمايان مي شود.
شخصيت سالم به نقش هاي اجتماعي دل مشغول نمي شود،
پاورپوینت گشتالت درمانی ، نظریه فرتیز پرلز
نظرية آسيب شناسي رواني
آدم بيمار، كسي است كه درروند طبيعي رشد يا بالندگي گيركرده باشد، ازنظرپرلز آسيب شناسي رواني پنج لايه يا سطح مختلف دارد:
ادامه نظرية آسيب شناسي رواني
(1) لاية جعلي
(2) لاية فوبيك
(3) لاية بن بست
(4) لاية درون پاشي
(5) لاية انفجاري.
سعي درمواجه شدن با تمام انچه كه هستيم ما را به سوي مواجه شدن با لاية فوبيك بيماري مان مي كشاند.
دراين لايه، متوجه مي شويم كه چقدرازاجزاي خودمان ناخشنوديم، درنتيجه از روبرو شدن با اين امر دچارفوبي مي شويم. لاية فوبيك كلية انتظارهاي مصيبت بار بچگانه ما را شامل مي شود.
زير لاية فوبيك، مهم ترين سطح اسيب رواني قرار دارد، لاية بن بست. بن بست همان نقطه اي است كه درجريان بالندگي مان درآن گيركرده ايم.تجربه كردن لاية درون پاشي، به معني تجربه كردن مردگي است. براي اينكه فرد ازلاية درون پاشي بگذرد بايد شخصيتي را كه وظيفة احساس هويت را بر عهده داشته است، دور بريزد .
رهايي ازنقش ها، عادت ها، وشخصيت بيمارگون، به معني آزادكردن انرژي بسيارزيادي است كه صرف ممانعت ازانساني مسئول وكاملاً سرزنده شده است.
فرد اكنون با لاية انفجاري روان رنجوري مواجه مي شود، كه آزاد سازي انرژي هاي زندگي را ايجاب مي كند.
دردرمان گشتالتي، هشياري افزايي با هدف آزاد كردن افراد از ما يا، ازلاية جعلي و خيالي وجود صورت مي گيرد.رها كردن ذهن درواقع تغيير اساسي درهشياري است. وظيفة درمانجو اين است كه بايد دراينجا واينك بماند.به محض اينكه درمانجويان روي ” صندلي داغ ” مي نشينند، نشان مي دهند كه آماده اند تا كانون توجة درمانگرگشتالتي باشند
وظيفة درمانگر:
مهم ترين وظيفة درمانگر در هشياري افزايي، ناكام كردن بيماراست.
درمانگران تمايل درمانجو به حمايت شدن ومصون ماندن ازعواطف ناخوشايند و تلاش هاي او براي نپذيرفتن مسئوليت تصميم گيري ها را ناكام مي كنند.
بیشتر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.