توضیحات محصول
نقش دستوری واژه ها در جمله:
1–فعل،2-نهاد، 3-مفعول،4-متمم،5-مسند،6-منادا،7-بدل،8-قید،9-صفت،10-مضاف اِلیه
فعل ربطی (اِسنادی) و فعل غیر ربطی (غیر اِسنادی)
فعل های ربطی: است، بود، شُد، گَشت (گَشت: اگر به معنای شُد» باشد، فعل ربطی و اگر به معنای دور زد» و تفریح کرد» باشد، فعل غیر ربطی است) ».
به جز این فعل ها که ربطی (اِسنادی) هستند، بقیه ی فعل ها غیر ربطی (غیر اِسنادی) هستند.
نهاد (مُسنَد الیه) و مُسنَد
فعل ربطی در جمله هایی می آید که در آن ها کاری انجام نمی شود و صفت یا حالتی به کسی یا چیزی نسبت (اِسناد) داده می شود.
نکته: اجزای اصلی چنین جمله هایی به ترتیب عبارتند از: نهاد (مُسنَد اِلیه)»، مُسنَد» و فعل ربطی».
در واقع ما به کمک فعل ربطی صفت یا حالتی را به نهاد نسبت می دهیم.
مثال: هوا سرد است.
برای تشخیص نقش واژگان در این جمله های اِسنادی؛ از این پرسش استفاده می کنیم:
چی؟ یا کی؟ + چطور؟ یا چگونه؟ + فعل ربطی؟
پاسخ واژه ی چی» یا کی» همان نهاد» جمله است.
پاسخ واژه ی چطور» یا چگونه» همان مُسنَد» جمله است.
ـ چی» سرد شد؟ هوا = نهاد
هوا: نهاد (مُسنَد اِلیه: یعنی واژه ای که مُسنَد به آن نسبت داده شده است).
هوا چطور شد؟ سرد : مُسنَد، سرد: مُسنَد (صفت یا حالتی که به نهاد نسبت داده می شود). است: فعل ربطی.
مثال: علی ناخدای کشتی شد.
علی: نهاد، ناخدا: مُسنَد، شد: فعل ربطی
بیشتر
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.